آب تنی= شست و شوی بدن در آب، شنا کردن
اکسیژن= گازی در هوا که برای زنده ماندن موجودات زنده لازم است.
پهناور= گسترده، وسیع
حاشیه= کنار، گوشه
زوزه= صدای بعضی از حیوانات
غرّش= صدای بلند ترسناک
کمین کردن= پنهان شدن در جایی برای حمله ی ناگهانی
گسترده= وسیع، بزرگ
ویران= خراب
کرگدن= جانوری خیلی بزرگ با پوستی کلفت و با یک یا دو شاخ روی پوزه
:: موضوعات مرتبط:
فارسی ,
درس 16 ,
,
:: برچسبها:
معنی لغات ,
معنی ,
مترادف ,
درس 16 ,
درس شانزدهم ,
اگر جنگل نباشد ,
لیلا رضایی ,
فارسی سوم ,
دبستان پسرانه شهدای صاایران شیراز ,